فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Narcoanalysis

nɑrkoʊəˈnæləsɪs nɑːkəʊəˈnælᵻsɪs
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از narcosynthesis به‌ جای narcoanalysis استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun
    روان‌پزشکی سلامت روان نارکوآنالیز، تخدیردرمانی
    • - The suspect underwent narcoanalysis to determine his involvement in the crime.
    • - برای مشخص شدن دست داشتن مظنون در این جنایت، او تحت نارکوآنالیز قرار گرفت.
    • - The court ordered the use of narcoanalysis.
    • - دادگاه دستور استفاده از تخدیردرمانی را صادر کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت narcoanalysis

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «narcoanalysis» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/narcoanalysis

لغات نزدیک narcoanalysis

پیشنهاد بهبود معانی