فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Narrowcast

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • noun verb - transitive verb - intransitive
    (به‌ویژه تلویزیون کابلی) برای مشتریان معدودی برنامه‌پراکنی کردن
  • noun verb - transitive verb - intransitive
    برنامه‌پراکنی محدود
  • noun verb - transitive verb - intransitive
    برنامه‌ی پراکنده شده به‌طور محدود
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت narrowcast

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «narrowcast» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/narrowcast

لغات نزدیک narrowcast

پیشنهاد بهبود معانی