فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Narwhale

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • ( narwhal ، narwal =)(جانورشناسی) نهنگ دریایی قطب شمال
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد narwhale

  1. noun Small Arctic whale the male having a long spiral ivory tusk
    Synonyms: narwhal, narwal, Monodon monoceros

ارجاع به لغت narwhale

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «narwhale» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/narwhale

لغات نزدیک narwhale

پیشنهاد بهبود معانی