Nd

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

• abbreviation
  بدون تاریخ
  • - The absence of a date on the contract was denoted by the ND written in bold letters.
  • - نبود تاریخ در قرارداد با ND (بدون تاریخ) نشان داده شد.

  • - The document had an ND in the date field.
  • - در قسمت تاریخ این سند، عبارت ND نوشته شده بود.
• abbreviation
  شیمی (Nd) (neodymium) نئودیمیم
  لیست لغات شیمی در انگلیسی
  • - The Nd element is commonly used in the production of high-performance magnets.
  • - از عنصر نئودیمیم معمولاً در تولید آهن‌رباهای پرقدرت و با کارایی بالا استفاده می‌شود.

  • - The Nd metal is highly resistant to corrosion.
  • - فلز نئودیمیم در برابر خوردگی بسیار مقاوم است.
• abbreviation
  (ND) (doctor of naturopathy) دکتر ناتروپاتی (=طبیعت‌‌درمانی)
  • - The ND recommended a regimen of natural supplements and lifestyle changes to improve my overall health.
  • - این دکتر ناتروپاتی رژیمی از مکمل‌های طبیعی و تغییرات سبک زندگی را برای بهبود سلامت کلی من توصیه کرد.

  • - a licensed ND
  • - دکتر طبیعت‌‌درمانی دارای مجوز
• abbreviation
  جغرافیا (ND) (North Dakota) داکوتای شمالی (یکی از ایالت‌های ایالات متحده‌ی آمریکا)
  • - My cousin lives in ND.
  • - پسر عموی من در داکوتای شمالی زندگی می‌کند.

  • - The economy of ND relies heavily on agriculture and energy production.
  • - اقتصاد ایالت داکوتای شمالی به‌شدت به کشاورزی و تولید انرژی متکی است.
• (nd-) پس از رقم ۲ برای نشان دادن عدد ترتیبی از آن استفاده می‌شود
  • - 2nd
  • - دومین

  • - 72nd
  • - هفتادودومین