Neigh

neɪ neɪ neɪ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    neighed
  • شکل سوم:

    neighed
  • سوم شخص مفرد:

    neighs
  • وجه وصفی حال:

    neighing
  • شکل جمع:

    neighs

معنی و نمونه‌جمله

  • noun verb - transitive verb - intransitive
    شیهه کشیدن (مثل اسب)، شیهه اسب
    • - Cyrus' horse neighed first.
    • - اسب کورش اول از همه شیهه کشید.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد neigh

  1. verb Make a characteristic sound, of a horse
    Synonyms: nicker, whinny, call, whicker
  2. noun The characteristic sounds made by a horse
    Synonyms: nicker, whicker, whinny

ارجاع به لغت neigh

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «neigh» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/neigh

لغات نزدیک neigh

پیشنهاد بهبود معانی