Neither

ˈniːðər ˈnaɪðə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • conjunction B2
    (با: nor) نه این نه آن، نه... نه...
    • - He neither smokes nor drinks.
    • - او نه سیگار می‌کشد و نه مشروب می‌خورد.
    • - I could neither laugh nor cry.
    • - نه می‌توانستم بخندم نه گریه کنم.
  • conjunction
    هیچ‌کدام
    • - Neither boy went.
    • - هیچ‌کدام (از آن دو پسر) نرفتند.
    • - He made two suggestions but neither was accepted.
    • - او دو پیشنهاد کرد؛ ولی هیچ‌کدام مورد قبول واقع نشد.
    • - "will you have tea or coffee?" "neither, thanks"
    • - «چای می‌خواهید یا قهوه؟» «هیچ‌کدام - ممنونم»
  • pronoun
    هیچ‌یک، هیچ‌یک از این دو
    • - Neither of them was invited.
    • - هیچ‌یک از آن دو دعوت نشده بود.
    • - On neither side of the street are there any trees.
    • - در هیچ‌یک از دو سوی خیابان درخت وجود ندارد.
  • adjective
    هیچ
  • adverb
    نه این و نه آن
    • - He doesn't drink, neither does he smoke.
    • - او مشروب نمی‌خورد، سیگار هم نمی‌کشد.
    • - If she won't go, I won't neither.
    • - اگر او نرود، من هم نخواهم رفت.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد neither

  1. Synonyms: nor yet, not, also not, not either, not-at-all
  2. pronoun
    Synonyms: not one or the other, neither one, not either, not either one, not this one, none of two, nor this nor that, no one of two, not the one, not any one

Idioms

  • neither here nor there

    نامربوط (به مطلب مورد بحث)، بی‌اهمیت، غیرحیاتی

    نه اینجا و نه آنجا

ارجاع به لغت neither

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «neither» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/neither

پیشنهاد بهبود معانی