Nemesis

ˈnemɪsɪs ˈnemɪsɪs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    دشمن خونی، دشمن قسم‌خورده
    • - Batman's nemesis is the Joker.
    • - جوکر دشمن خونی بتمن است.
    • - The rival team's star player was determined to defeat his nemesis on the basketball court.
    • - بازیکن ستاره‌ی تیم حریف مصمم بود که دشمن خونی‌اش را در زمین بسکتبال شکست دهد.
  • noun countable
    کینه‌جویی، انتقام، تقاص، سزا، جزا، کیفر، مکافات
  • noun uncountable
    الهه‌ی انتقام
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد nemesis

  1. noun bane
    Synonyms: adversary, affliction, bête noire, curse, infliction, opponent, plague, rival, ruination, scourge, torment

ارجاع به لغت nemesis

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nemesis» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nemesis

لغات نزدیک nemesis

پیشنهاد بهبود معانی