No

    noʊ nəʊ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    • noun adverb A1
      پاسخ نه، منفی، مخالف، خیر، ابداً
      • - "Are you tired?" "No!"
      • - «خسته هستی؟» «نه!»
      • - No, I am not tired.
      • - نه، خسته نیستم.
      • - No, don't do that!
      • - نه آن کار را نکن!
      • - There are no mistakes in your composition.
      • - انشای تو (هیچ) غلط ندارد.
      • - I have no doubt.
      • - شکی ندارم.
      • - I have no time.
      • - وقت ندارم.
      • - No animal lives there.
      • - هیچ جانوری آنجا زیست نمی‌کند.
      • - He gave no answer.
      • - او پاسخی نداد.
      • - They no longer live here.
      • - آن‌ها دیگر اینجا زندگی نمی‌کنند.
      • - It came as no surprise to me.
      • - برایم شگفت‌انگیز نبود.
      • - twenty ayes and two noes
      • - بیست رأی موافق و دو رأی منفی
      • - whether or no you want it
      • - چه بخواهی چه نخواهی
      مشاهده نمونه‌جمله بیشتر
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد no

    1. adverb Not so
      Synonyms: negative, nix, nay, not, never, absolutely not, not-at-all, by-no-means, any, the answer is in the negative, not-by-any-means, denial, nyet (Russian), disagree, no more, nein (German), no-way, nope, refusal, veto
    2. noun A negative response
      Synonyms: nay, refusal, rejection
      Antonyms: yes
    3. noun A negative vote or voter
      Synonyms: nobelium, nay, ordinal number, ordinal, atomic number 102
    4. adjective Quantifier; used with either mass nouns or plural count nouns for indicating a complete or almost complete lack or zero quantity of
      Antonyms: all, some
    5. interjection
      Synonyms: any, denial, disagree, negative, never, not, veto

    Collocations

    • no problem

      اشکالی ندارد.

      مسئله‌ای نیست، اشکال ندارد

    Idioms

    • in no time

      به‌زودی

      زود، مثل برق

    • or no

      حتی اگر نخواهی

    • no dice

      ابدا، هرگز، نخیر، نه، نمیشه

    • no ifs, ands or buts

      بی‌چون‌و‌چرا، هر چه می‌گویم بدون عذر و بهانه انجام بده

    • no man is an island

      بنی‌آدم اعضای یکدیگراند

    • no news is good news

      بی‌خبری خوش‌خبری است

    • no sweat

      جای نگرانی نیست، آسان است

    • no way, jose

      به‌هیچ‌وجه، اصلاً، ابداً

    ارجاع به لغت no

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «no» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/no

    لغات نزدیک no

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری