Nugatory

ˈnuːɡətɔːri ˈnjuːɡətri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adjective
    پوچ، بی‌اثر، ناچیز
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد nugatory

  1. adjective Unserviceable
    Synonyms: worthless, useless, trifling, futile, hollow, idle, inadequate, ineffectual, invalid, piddling, trivial, unavailing. vain, vain

ارجاع به لغت nugatory

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nugatory» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nugatory

لغات نزدیک nugatory

پیشنهاد بهبود معانی