فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Racecourse

ˈreɪskɔːrs ˈreɪs-kɔːs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    میدان اسب‌دوانی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد racecourse

  1. noun A course over which races are run
    Synonyms: racetrack, course, path, turf, raceway, track

ارجاع به لغت racecourse

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «racecourse» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/racecourse

لغات نزدیک racecourse

پیشنهاد بهبود معانی