فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Radiancy

American: ˈreɪdiːənsiː British: ˈreɪdjənsɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    ( radiance ) شید، تابندگی، تشعشع، درخشندگی، پرتو
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد radiancy

  1. noun The quality of being bright and sending out rays of light
    Synonyms: radiance, shine, effulgence, refulgence, refulgency

ارجاع به لغت radiancy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «radiancy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/radiancy

لغات نزدیک radiancy

پیشنهاد بهبود معانی