فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Raindrop

ˈreɪnˌdrɑːp ˈreɪndrɒp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    آب و هوا قطره‌ی باران، چکه‌ی باران
    • - Raindrops are falling on my head.
    • - قطره‌های باران دارند بر سرم می‌ریزند.
    • - The raindrop sparkled in the sunlight.
    • - قطره‌ی باران در نور آفتاب درخشید.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد raindrop

  1. noun Water falling in drops
    Synonyms: drop, sprinkle, dewdrop

ارجاع به لغت raindrop

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «raindrop» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/raindrop

لغات نزدیک raindrop

پیشنهاد بهبود معانی