Rink

rɪŋk rɪŋk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    میدان یخ‌بازی، سرخوری روی یخ، سلحشور، (در میدان یخ‌بازی) یخ‌بازی کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد rink

  1. noun Building that contains a surface for ice skating or roller skating
    Synonyms: skating-rink, ice-rink, course

ارجاع به لغت rink

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rink» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rink

لغات نزدیک rink

پیشنهاد بهبود معانی