Run About

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • phrasal verb C2
    تکاپو کردن، مشغله داشتن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد run about

  1. phrasal verb Be very busy doing many different things

ارجاع به لغت run about

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «run about» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/run-about

لغات نزدیک run about

پیشنهاد بهبود معانی