Sapor

American: ˈseɪpər British: ˈseɪpə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    ( sapour ) ذائقه، مزه، خوش‌طعمی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد sapor

  1. noun A distinctive property of a substance affecting the gustatory sense
    Synonyms: taste, flavor, relish, savor, smack, tang, zest

ارجاع به لغت sapor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sapor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sapor

لغات نزدیک sapor

پیشنهاد بهبود معانی