Sauerkraut

ˈsaʊrkraʊt ˈsaʊəkraʊt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun uncountable
    غذا و آشپزی کلم‌ترش، زاواکراوت
    • - The tangy taste of sauerkraut complements the bratwurst.
    • - طعم تند کلم‌ترش مکمل براتوورست است.
    • - I can't stand the taste of sauerkraut.
    • - نمی‌توانم طعم زاواکراوت را تحمل کنم.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت sauerkraut

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sauerkraut» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sauerkraut

لغات نزدیک sauerkraut

پیشنهاد بهبود معانی