Search Engine

ˈsɜːrtʃ ˌendʒɪn ˈsɜːrtʃ ˌendʒɪn ˈsɜːtʃ ˌendʒɪn ˈsɜːtʃ ˌendʒɪn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable B1
    کامپیوتر موتور جست‌وجو (وب)، جویشگر
    • - Google is the most popular search engine in the world.
    • - گوگل محبوب‌ترین موتور جست‌وجو در جهان است.
    • - I prefer to use a search engine that respects my privacy.
    • - ترجیح می‌دهم از جویشگری استفاده کنم که به حریم خصوصی من احترام بگذارد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت search engine

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «search engine» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/search-engine

لغات نزدیک search engine

پیشنهاد بهبود معانی