Sensationalism

senˈseɪʃnəlɪzm senˈseɪʃnəlɪzm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    پیروی از مسائل احساساتی و شورانگیز، پیروی از عواطف و احساسات
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد sensationalism

  1. noun exaggeration
    Synonyms: aggrandizement, boasting, excess, fabrication, fish story, hype, hyperbole, overemphasis, puffery, tabloid journalism, tall story, whopper, yellow journalism

ارجاع به لغت sensationalism

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sensationalism» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sensationalism

لغات نزدیک sensationalism

پیشنهاد بهبود معانی