Sensibly

ˈsensəbli ˈsensəbli
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more sensibly
  • صفت عالی:

    most sensibly

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adverb
    معقولانه، به‌طور معقول، به‌طور منطقی، عاقلانه، به‌طور مناسب
    • - He decided, very sensibly, not to drive when he was so tired.
    • - بسیار عاقلانه تصمیم گرفت وقتی خیلی خسته بود رانندگی نکند.
    • - He acted sensibly in the crisis.
    • - او در این بحران به‌طور منطقی عمل کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد sensibly

  1. adverb With good sense or in a reasonable or intelligent manner
    Synonyms: sanely, reasonably

لغات هم‌خانواده sensibly

ارجاع به لغت sensibly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sensibly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sensibly

لغات نزدیک sensibly

پیشنهاد بهبود معانی