فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Unarm

əˈnɑːrm unarm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adverb
    خلع سلاح کردن، غیرمسلح کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد unarm

  1. verb To deprive of weapons
    Synonyms: debilitate, disable, deprive of weapons
  2. verb Take away the weapons from; render harmless
    Synonyms: disarm

ارجاع به لغت unarm

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unarm» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unarm

لغات نزدیک unarm

پیشنهاد بهبود معانی