فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉
بیا تولد

    Unbreakable

    ʌnˈbreɪkəbəl ʌnˈbreɪkəbəl
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more unbreakable

    • صفت عالی:

      most unbreakable

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    • adjective
      شکست‌ناپذیر، محکم،‌ ناگسستنی، نشکن
      • - the unbreakable bond between a mother and her child
      • - پیوند ناگسستنی مادر-فرزندی
      • - unbreakable plastic
      • - پلاستیک نشکن
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد unbreakable

    1. adjective strong, tough
      Synonyms: adamantine, armored, brass-bound, durable, everlasting, firm, incorruptible, indestructible, infrangible, invulnerable, lasting, nonbreakable, perdurable, resistant, rugged, shatterproof, solid, tight, toughened, unshakable, unyielding
      Antonyms: breakable, delicate, fragile, weak

    ارجاع به لغت unbreakable

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «unbreakable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unbreakable

    لغات نزدیک unbreakable

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری