Under The Table

ˈʌndər ðə ˈteɪbəl ˈʌndə ðə ˈteɪb(ə)l
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • idiom
    رشوه، زیرمیزی، عمل مخفیانه
    • - They made a secret deal under the table to avoid paying taxes.
    • - آن‌ها برای فرار از پرداخت مالیات، یک معامله‌ی زیرمیزی بستند.
    • - The company was caught funneling money under the table to influence politicians.
    • - این شرکت هنگام دادن پول رشوه برای نفوذ بر سیاستمداران دستگیر شد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت under the table

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «under the table» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/under-the-table

لغات نزدیک under the table

پیشنهاد بهبود معانی