Undertone

ˈʌndərtoʊn ˈʌndətəʊn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    ته‌رنگ، رنگ کم‌رنگ، ته‌صدا، موجود در زمینه
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد undertone

  1. noun suggestion, whisper
    Synonyms: association, atmosphere, buzz, connotation, feeling, flavor, hint, hum, implication, low tone, mumble, murmur, mutter, overtone, rumor, tinge, touch, trace, undercurrent

ارجاع به لغت undertone

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «undertone» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/undertone

لغات نزدیک undertone

پیشنهاد بهبود معانی