Unshaken

ʌnˈʃeɪkən ʌnˈʃeɪkən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adjective
    استوار، ثابت
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد unshaken

  1. adjective Stable
    Synonyms: unmoved, unaffected
  2. adjective Unshaken in purpose
    Synonyms: undaunted, undismayed

ارجاع به لغت unshaken

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unshaken» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unshaken

لغات نزدیک unshaken

پیشنهاد بهبود معانی