فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉
بیا تولد

    Wanderer

    ˈwɑːndrər ˈwɒndrə
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    • سرگردان، سیار، آواره
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد wanderer

    1. noun person who travels aimlessly
      Synonyms: adventurer, beachcomber, bum, drifter, explorer, floater, gad, gadabout, gallivanter, globe-trotter, gypsy, itinerant, meanderer, nomad, pilgrim, rambler, ranger, roamer, rolling stone, rover, straggler, stray, stroller, traveler, vagabond, vagrant, voyager

    ارجاع به لغت wanderer

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «wanderer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wanderer

    لغات نزدیک wanderer

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری