Way Out

ˌweɪˈaʊt ˌweɪˈaʊt
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری این لغت در حالت صفت (adjective): way-out

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    در خروجی (ساختمان)
    • - The way out was blocked by debris.
    • - در خروجی با آوار مسدود شده بود.
    • - the way out of the basement
    • - در خروجی زیرزمین
  • noun countable
    راه دررو، راه گریز (از مشکل و هر چیز ناخوشایند)
    • - My boss keeps giving me extra work, I need to find a way out of it.
    • - رئیسم مدام به من کار اضافی می‌دهد؛ باید راه گریزی از آن پیدا کنم.
    • - She found a way out of doing her chores by pretending to be sick.
    • - او با تظاهر به بیماری راه گریزی برای انجام کارهایش پیدا کرد.
  • adjective informal
    قدیمی غیرمعمول، غیرعادی، عجیب‌وغریب
    • - The way-out fashion trends of the 70s are making a comeback.
    • - ترندهای عجیب‌وغریب مد دهه‌ی ۷۰ در حال بازگشت است.
    • - His way-out theories about extraterrestrial life were dismissed by the scientific community.
    • - جامعه‌ی علمی نظریه‌های عجیب و غیرعادی او در مورد حیات فرازمینی را رد کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت way out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «way out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/way-out-2

لغات نزدیک way out

پیشنهاد بهبود معانی