World-shaking

معنی و نمونه‌جمله‌ها

• adjective
  بسیار مهم، جهان‌لرزان، تکان‌دهنده، که جهان را تکان داده است
  • - The discovery of a cure for cancer would be a world-shaking development in the field of medicine.
  • - کشف درمانی برای سرطان تحولی بسیار مهم در زمینه‌ی پزشکی خواهد بود.

  • - The sudden resignation of the president was a world-shaking event that left the nation in shock.
  • - استعفای ناگهانی رئیس جمهور اتفاق تکان‌دهنده بود که ملت را در شوک فرو برد.

  • - The invention of the internet was a world-shaking innovation that transformed the way we communicate and access information.
  • - ابداع اینترنت نوآوری‌ای جهان‌لرزان بود که نحوه‌ی ارتباط و دسترسی ما به اطلاعات را متحول کرد.