Worm-eaten

ˈwɜrːmiːtən ˈwɜːmiːtən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    کرم‌خورده، کرم‌زده، کرمو (میوه و غیره)
    • - The old wooden table in the attic was worm-eaten and had to be thrown away.
    • - میز چوبی قدیمی اتاق زیرشیروانی کرم‌خورده بود و باید دور انداخته می‌شد.
    • - The farmer discovered that the apples in his orchard were worm-eaten and had to be discarded.
    • - کشاورز متوجه شد که سیب‌های باغش کرم‌زده است و باید دور ریخته شود.
  • adjective
    کهنه، قدیمی، پوسیده، مال عهد دقیانوس
    • - The antique dresser in the antique shop was beautifully crafted but worm-eaten, showing its age.
    • - کمد عتیقه در مغازه‌ی عتیقه‌فروشی به‌زیبایی ساخته شده بود اما کهنه بود که همین امر قدمت آن را نشان می‌داد.
    • - The abandoned house had a worm-eaten staircase.
    • - خانه‌ی متروکه راه‌پله‌ای پوسیده داشت.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت worm-eaten

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «worm-eaten» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/worm-eaten

لغات نزدیک worm-eaten

پیشنهاد بهبود معانی