فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉
بیا تولد

    عاجز به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    • فونتیک فارسی

      aajez
    • disabled, crippled, unable, cripple, disabled person
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد عاجز

    1. بیچاره، بی‌حال، خسته، درمانده، راجل، زبون، زمین‌گیر، ضعیف، فرومانده، کم‌زور، مانده، ناتوان، هاژ ≠ قادر
    2. بی‌کفایت، نالایق
    3. اعمی، علیل، کور، نابینا

    ارجاع به لغت عاجز

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «عاجز» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/عاجز

    لغات نزدیک عاجز

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری