مبادرت به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    • فونتیک فارسی

      mobaaderat
    • [rare.] making haste, embarking, setting
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد مبادرت

    1. اقدام
    2. پیشی، تعجیل، سبقت، شتاب
    3. پیشی گرفتن، شتاب کردن، سبقت گرفتن
    4. اقدام کردن، دست‌یازیدن

    ارجاع به لغت مبادرت

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «مبادرت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مبادرت

    لغات نزدیک مبادرت

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری