گوشواره به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

• زیوری که به گوش آویخته می‌شود

• فونتیک فارسی

  ghooshvaare

• اسم
  earring
  • - گوشواره فقط جفتی فروخته می‌شود.

  • - Earrings are only sold in pairs.

  • - گوشواره‌ی الماسش را به گوش آویخت.

  • - She put on her diamond earing.

• اتاق کوچک که در دو جانب ساختمان قرار دارد

• فونتیک فارسی

  gooshvaare

• اسم
  side-room
  • - گوشواره پر از کتاب و مصنوعات دست‌ساز بود.

  • - The side-room was filled with books and artifacts.

  • - اثاثه‌ی گوشواره

  • - furniture of the side-room